Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جهان نيوز»
2024-04-30@23:28:05 GMT

حقایقی درباره علی حاتمی به بهانه سالروز تولد

تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۸۹۷۶۴

حقایقی درباره علی حاتمی به بهانه سالروز تولد

علی حاتمی در ۲۴ مرداد ماه ۱۳۲۳ در کوچه اردیبهشت خیابان شاپور تهران به دنیا آمد، محله‌ای که رضا خوشنویس در مجموعه‌ی «هزاردستان» به عنوان نشانی محل سکونتش به مستنطق شش انگشتی می‌دهد. به گزارش جهان نيوز، علی حاتمی در ۲۴ مرداد ماه ۱۳۲۳ در کوچه اردیبهشت خیابان شاپور تهران به دنیا آمد، محله‌ای که رضا خوشنویس در مجموعه‌ی «هزاردستان» به عنوان نشانی محل سکونتش به مستنطق شش انگشتی می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



چرا بهروز وثوقی در «هزار دستان» بازی نکرد؟

یکی از نکاتی که در باره سریال «هزار دستان» کمتر به آن اشاره شده، علاقه علی حاتمی برای بازی بهروز وثوقی در سریال «هزار دستان» بوده است. جمشید مشایخی در سال ۸۲ در مراسم بزرگداشت علی حاتمی گفت: «زنده‌یاد علی حاتمی، چون قصه‌ها را خودش می‌نوشت در خیال خودش شخصیت‌ها را می‌نوشت و آن‌ها را انتخاب می‌کرد و برای «هزاردستان» بهروز وثوقی را می‌خواست در یکی از نقش‌ها انتخاب کند، ولی نتوانست چون شرایط فراهم نبود.»

حسن روحانی و «حاجی واشنگتن» علی حاتمی

به نظر می‌رسد علی حاتمی از سینماگران محبوب حسن روحانی رییس جمهور ایران است. هفته‌نامه «چلچراغ» در گفت‌وگویی با حسن روحانی قبل از انتخابات سال ۹۲ نظر او را درباره ۲۱ واژه جویا شد و از او خواست احساسش را درباره آنها بگوید. یکی از این واژه‌ها علی حاتمی بود.

حسن روحانی درباره علی حاتمی گفته بود: «دیالوگ‌های فیلم «حاجی واشنگتن» او بازنمایی برهه‌هایی از سیاست داخلی و خارجی ماست.»

تحلیل جالب ظریف درباره «حاجی واشنگتن» حاتمی

دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه یکی دوسال قبل در گفت‌وگویی با روزنامه ایران حرف‌های جالبی درباره فیلم «حاجی واشنگتن» علی حاتمی گفته بود.

بخش‌هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:

ایران: نمی‌دانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیده‌اید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود می‌بینید؟ می‌توانید با آن شخصیت شباهت‌هایی داشته باشید یا برقرار کنید؟

ظریف: شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کرده‌ام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است.

ایران: و تفاوت‌های شما با حاجی واشنگتن؟

ظریف: فکر می‌کنم بقیه ویژگی‌های او، جزو تفاوت‌هایمان باشد.

ماجرای بازیگری حاتمی در برنامه کودک

جالب است بدانید علی حاتمی و نعمت حقیقی خیلی با هم دوست بودند و دقیقاً به همین دلیل علی حاتمی دوست نداشت در فیلم‌هایش از نعمت به عنوان فیلمبردار استفاده کند. عقیده‌اش این بود که در صورت همکاری دوستی‌شان به هم می‌خورد. حاتمی و همسر نعمت، یعنی لیلی گلستان در تلویزیون همکار و هم دوره بودند. علی حاتمی حتی سابقه بازیگری هم دارد و در برنامه‌هایی که برای کودکان در تلویزیون ساخته می‌شد، بازیگری هم کرده است.

او در برخی برنامه‌های تلویزیونی پرویز صیاد هم سابقه بازی داشت. البته اصلاً بازیگر خوبی نبود و خودش هم این را می‌دانست. علی حاتمی آن زمان یک شرکت تبلیغاتی داشت که با مهرداد فخیمی و جواد طاهری آگهی‌های تبلیغاتی برای پخش در سینماها می‌ساختند. آن زمان آگهی‌ها تیتراژ نداشت و معلوم نبود چه کسی آن‌ها را ساخته است اما آگهی‌های تبلیغاتی حاتمی همان زمان هم امضا خاص او را بر خود داشتند.

(بخش‌هایی از گفت وگوی احمد بخشی دستیار علی حاتمی با روزنامه خبر درسال ۸۹)

کارگردانی که همیشه با «بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم»شروع می‌کرد

علی حاتمی به گفته خودش «اولین کارگردان ایرانی بود که قبل از بچه مسلمان‌های امروز، فیلمی را با‌ «بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم» شروع می‌کرد. او در این مورد گفته بود: «در تمام فیلم‌هایش جلوه‌هایی از اعتقادات مذهبی خودم حضور یافت… .» (ایسنا)

او می‌گفت: «چیزی که برایم مطرح بوده ـ و از خیلی پیش هم مطرح بوده ـ مساله شروع زبان و فیلم با نام و ذکر خداست. مثلا در مغازه را در اول فیلم «سوته دلان» که باز می‌کنیم با «بسم‌الله الرحمن الرحیم» است، باکلام خداست. حالا مهم نیست این قضیه را چگونه برداشت می‌کنند، اما من مایل بودم با کلام خدا شروع کنم. چون در فیلم‌های‌ دیگر هم همینطور بوده است.»

با توکل به خدا فیلمبرداری راشروع می کرد

جالب است بدانید عزت‌اله انتظامی در مراسم بزرگداشت علی حاتمی در سال۸۰ گفته بود: «علی حاتمی اعتقادات مذهبی درونی داشت و اغلب با توکل به خدا فیلمبرداری فیلم‌های خود را شروع می‌کرد.»

علی حاتمی :فرهنگ اسلامی ما مقوله مرگ را برای همه‌مان دل‌پذیرکرده است

علی حاتمی همواره توجه ویژه‌ای به فرهنگ اسلامی داشت و حتی تلقی او از مرگ براساس اندیشه‌های اسلامی بود.

در ادامه بخش‌هایی از یک مصاحبه با علی حاتمی در سال ۷۴ می‌آید:

علی سلیمی: به نظر من مرگ در آثار شما خیلی زیبا تصویر شده، چگونه به تصویری شاعرانه و اینگونه دلنشین از مقوله مرگ رسیدید؟

علی حاتمی: اتفاقا در کار اخیرم تختی، مرگ این پهلوان نامی در سکانس نهایی غوغایی در ذهن من به وجود آورده است. به تصویر کشیدن مرگ آدم‌های بزرگ از روایت دوران حیات‌شان عمیق‌تر است. فرهنگ اسلامی ما مقوله مرگ را برای همه‌مان دل‌پذیر و پذیرفتنی ارایه داده است. در «سوته‌دلان» مجید در ‌‌نهایت پریشان احوالی برداشت‌های درستی از زندگی آدم‌های اطراف خود دارد مرگش‌ در جاده امامزاده داوود، حسرتی بزرگ در دل برادر او گذاشت. در صحنه آخر مادر حرکت کوتاه کرین فیلمبرداری، مادر روی تخت دراز می‌کشد و سرمست و فرشته‌وار، در نمایی دیگر طلیعه نور جاودان خورشید روز بعد، صبحی شروع‌کننده را برای فرزندان نوید می‌دهد. در «دلشدگان» مرگ طاهر و عشق نرسیده‌اش باعث شد گروه با سعی بیشتری آن صفحه موسیقی را در فرنگ ضبط کنند و به عنوان دستاوردی نوین برای وطن سوغات بیاورند. این‌‌ همان عظمت نفس مرگ است که خود زندگی و نوع جدیدی از آن است. به قول حاجی واشنگتن آیین چراغ، خاموشی نیست. (بخشهایی از یک گفت وگو با علی حاتمی که مرداد ۷۴ توسط علی سلیمی انجام شده .این گفت وگو سالها بعد درروزنامه هفت صبح منتشر شد)

هوالعلیم

شاید خیلی جالب باشد که بدانید حاتمی فیلمنامه هایش را با عبارت هوالعلیم آغاز می‌کرد.

احمد بخشی دستیار علی حاتمی در مصاحبه‌ای دراین باره گفت: «یک بار عزیز ساعتی (فیلمبردار)، از انبارهای شهرک غزالی چند تکه از برگه دکوپاژهای «هزار دستان» را با خط حاتمی پیدا کرد و این برگه‌ها تا مدت‌ها در یکی از ویترین‌های موزه سینما در معرض نمایش بود. علی همیشه با مداد می‌نوشت و فقط بالای صفحه با خودکار سبز می‌نوشت «هوالعلیم».» (گفت وگو با روزنامه خبر درسال ۸۹)

«هزاردستان» با محوریت «کمیته مجازات» و آدم‌هایش چگونه شکل گرفتند و آیا اصلا صحت تاریخی دارند؟

«هزاردستان» با محوریت کمیته مجازات و آدم‌هایش چگونه شکل گرفتند و آیا اصلا صحت تاریخی دارند؟ خود علی حاتمی در این‌باره گفته بود: «مطمئنا فکر می‌کنم سال ۵۰ یا ۵۱ بود که من سخت درگیر ساخت «ستارخان» بودم و مجبور بودم مطالعاتی پیرامون شکل‌گیری مشروطه و به انحراف کشیده شدن آن در ایران انجام دهم. در قسمتی از کتاب تاریخ مشروطه (نوشته احمد کسروی) پیرامون گروهی نوشته شده بود که از انشعابات مشروطه‌خواهان بودند. از غضب محمدعلی شاه در واقعه به توپ بستن مجلس و اعدام گروهی مشروطه‌خواهان گریخته بودند و پس از مدتی از آرام شدن شرایط در پایتخت محافظی با سرمایه شخصی به راه انداخته بودند. هدف آنها کمر به قتل بستن عوامل اصلی فساد اقتصادی و اجتماعی آن روزهای تهران بود. در دوره احمدشاهی قحطی و بیماری پدر مردم را درآورده بود و حکومت مرکزی توجهی به حال و روز مردم نداشت.» (گفت وگو با علی سلیمی در سال ۷۴)

خان مظفر چکیده همه خاندانهای حکومتگر در ایران است

علی حاتمی درمصاحبه دیگری با مجله فیلم گفته بود: «خان مظفر چکیده همه خاندان‌های حکومت‌گر در ایران است نه فرمانفرماست نه امیر شوکت‌الملک علم، نه مخبر السلطنه، عمر فرمانفرما را دارد. مخبر السلطنه است که کمیته مجازات را می‌خرد و مال خود می‌کند، اما همه اینها جمع شده و در یک پرسوناژ تجلی کرده است. اما در اصل من فقط دارم روی یک قصه پلیسی زمان قاجار کار می‌کنم؛ قصه ای که با واقعیات تاریخی زمانش پیوند دارد من دارم شبیه سازی می‌کنم دارم شبیه سازی هنری می‌کنم و مثل همه هنرمندان شبیه ساز به جزییات خیلی اهمیت می‌دهم روی تزیینات. به دقت کار می‌کنم راستش من اصلا بلد نیستم مستند بسازم کار من نیست کار من اصلا پرداختن به آدمها به صورتها به جزییات و تزیینات است.» (گفت‌وگو با امید روحانی در شماره ۶۰ مجله فیلم)

محمد علی کشاورز و «هزاردستان»

محمدعلی کشاورز بازیگر نقش شعبان استخونی درباره بازی در «هزاردستان» گفته است: «وقتی نقش «شعبان بی‌مخ» را به من پیشنهاد کرد گفتم: اجازه بده روی نقش مطالعه کنم و ببینم دوستش دارم یا نه، دیدم با این کار می‌شود یک تجربه کار هنرپیشگی کرد. با جاهل‌های قدیمی و لوطی‌های محله‌های مختلف صحبت کردم تا به نقش نزدیک شوم. نزدیک به ۵ بار هم گریمم عوض شد که هر بار ۴ ساعت طول می‌کشید من و انتظامی سنگین‌ترین گریم را داشتیم. به هر حال شروع به کار کردیم. شعبان بی‌مخ نقشی بود که دوست داشتم و خوشبختانه از نظر مردم هم موفق بود. علی هم دقت زیادی روی کار داشت و حتی به جزئیات می‌رسید. «هزار دستان» واقعه‌ای تاریخی به روایت علی حاتمی بود. او به همراه فرخ غفاری از پایه‌گذاران سینمای ملی بودند علی مطالعه زیادی داشت و مردم را خوب می‌شناخت و نقشش را به کسی می‌داد که بتواند آنرا حس کند و حتی وسایلی که در صحنه انتخاب می‌کرد، حتما باید اصل می‌بود و آنها را از موزه‌ها به امانت می‌گرفت که هنرپیشه با دیدن این اجسام قدیمی یک حس جدیدی را تجربه کند. بازیگرانش همه برایش مهم بودند چه آنکه نقشی بلند داشت و چه آنکه نقشش کوتاه بود.»

در مسیر درام یا خارج از محدوده؟

حاتمی بار‌ها این موضوع را تکرار کرده است که بیش از تاریخ خود را ملزم به «رعایت مبانی درام» می‌دانست و همواره کوشیده است که «تاریخ را به قواره درام دربیاورد». این در حالی است که منتقدان می‌گویند در برخی از این دستکاری‌های تاریخی، در نهایت چیزی هم عاید «درام» نشده است. به نوشته سایت تاریخ ایرانی سعید عقیقی با اشاره به دیالوگی از فیلم «کمال‌الملک» گفت: «جایی از فیلم «کمال‌الملک» نزد مظفرالدین‌ شاه می‌رود و می‌گوید مگر نمی‌دانید که «از خون جوانان وطن لاله دمیده؟» خوب مسلم است که باید مشروطه پیروز و بعد استبداد صغیر طی شود تا عارف قزوینی بیاید و چنین ترانه‌ای بسراید. سؤال من این است که این بهم ‌زدن وقایع تاریخی چه کمکی به درام کرده است؟ مهم نیست که تاریخ جعل شده، مهم این است که این کار، کمترین کمکی به درام‌پردازی نکرده است. حاتمی رویدادهای تاریخی را در دوره‌های مختلف برهم می‌زند، اما حتی از این کار هیچ نتیجه به‌خصوصی هم نمی‌گیرد. شکی نیست که تک‌صحنه‌های جذابی هم وجود دارد، اما در کل، اینکه «کمال‌الملک» چنین شخصیتی داشته باشد و چنان حرفی به مظفرالدین شاه بزند، در ‌‌نهایت چه کمکی به روایت داستانی می‌کند؟»

هوشنگ گلمکانی و تحلیل جالبش درباره وفادار نبودن حاتمی به تاریخ

هوشنگ گلمکانی سال‌ها قبل در مقاله‌ای با اشاره به انتقاداتی که درباره وفادار نبودن حاتمی به تقویم تاریخ می‌شود، کار او را با آلخاندرو ایناریتو، کارگردان مکزیکی‌تبار فیلم‌های موفقی چون «عشق سگی»، «۲۱ گرم» و «بابِل» مقایسه کرده و نوشته بود: «وقتی حاتمی نظم کرونولوژیک زمان را به هم می‌ریخت، ایراد می‌گرفتیم که تاریخ را تحریف کرده… اما حالا در سینمای دنیا، پر شده از این ساختارشکنی‌ها و جابه‌جا کردن زمان‌ها و به هم ریختن الگوهای کلاسیک قصه‌گویی (و حتی کم‌وبیش در سینمای خودمان). ایناریتو را اصلاً و بیشتر به دلیل همین کار‌هایش دوست داریم و تحسین می‌کنیم و خیلی‌های دیگر را. از آنجا که شخصاً هیچ وقت از اعتراف به اشتباه‌هایم پرهیز نداشته‌ام، ابایی از این ندارم که حالا بگویم «حاجی واشنگتن» یک فیلم بزرگ است».

گلمکانی شش سال بعد

به نوشته سایت تاریخ ایرانی، این قیاس و تشبیهات در حالی است که ایناریتو در آثارش خط سیر فیلم خودش و داستانی که روایت می‌کند را شکسته و با پس و پیش کردن آن‌ها، به ساختارشکنی در فُرم یا روایت غیرخطی روی می‌آورد، اما کاری که حاتمی می‌کند شکستن روایت خطی تاریخ یک کشور است و برخلاف ایناریتو، در پایان فیلم هم نمی‌توان تقدم و تأخر واقعی این رویداد‌ها را تشخیص داد. گلمکانی ۶ سال پس از نوشتن مقاله‌اش دربارۀ سینمای حاتمی، «به تاریخ ایرانی» گفت: «ممکن است ایراد بگیرند که ایناریتو ساختار روابط و زمان‌های درون فیلمنامه را پس و پیش می‌کند در حالی که کار حاتمی دستکاری یک تاریخ است، من اگر بخواهم استدلال کنم می‌گویم که به هر حال کار هنری اینگونه است که وقتی هنرمند چیزی را روایت می‌کند تفسیر خودش را از واقعه ارائه کرده است. یعنی شما دربارۀ واقعه‌ای فیلم می‌سازید. ادعایی هم ندارید که این عین واقعیت است. تفسیر آن به تعداد مخاطبانتان جایز است. مثل این است که من و دوستانم دربارۀ ماجرایی که همگی در آن حضور داشتیم سخن بگوییم. مطمئناً به تعداد ما روایت وجود خواهد داشت.» او اما در توضیح، مقایسه‌ای که میان حاتمی و ایناریتو انجام داده را «چرخش قلم در گذرگاه اندیشه» دانست و با تائید تفاوت‌های میان این دو، از مقایسه‌ای که کرده با عنوان «بازی زبانی» یاد کرد. گلمکانی دربارۀ اینکه آیا تغییراتی که حاتمی در روایت تاریخ کشورش ایجاد کرده، در ‌‌نهایت به سود درام تمام می‌شود یا نه، گفت: «لابد هنرمند خودش به این جمع‌بندی رسیده که در جهت درام است. اما هر کس نظری دارد و ممکن است بعضی منتقدان یا مخاطبان بگویند این درنیامده است.»

واکنش علی حاتمی به منتقدانش

اما علی حاتمی همیشه جواب‌های جالبی به منتقدانش داده است .خود او دراین باره گفته بود: «می‌دانم اولین مساله‌ای که برای بسیاری از تماشاگران این مجموعه «هزاردستان» مطرح می‌شود، مساله تطابق تاریخ است… که مثلا در سال ۱۳۱۹ که سرشماری است واگن اسبی نبوده که سر پاس مختاری هیچ‌وقت لباس سیویل نمی‌پوشیده که مفتش شش انگشتی یک پاسبان ساده بوده. پس اولین چیزی که باید گفت همین تطابق تاریخی است. همه کسانی که این ایرادها را می‌گیرند و این اشتباهات را ذکر می‌کنند اصلا خود اشتباه تاریخی می‌کنند. سرشماری دقیقا در اسفند ۱۳۱۸ است. هیچ جای مجموعه اسمی‌از سر پاس مختاری نیست. همه جا این شخصیت به عنوان رییس نظمیه معرفی می‌شود. اما اشاره‌ها و نشانه‌هایی هست مثلا ویلن می‌زند. اما کارهایی هم می‌کند که آیرم می‌کرد، یا کارهایی هم می‌کند که رادسر می‌کرد یا درگاهی می‌کرد.» (گفت وگو با امید روحانی درشماره ۶۰ مجله فیلم)

من درخت‌ها را هم رنگ می‌زنم

علی حاتمی در بخش دیگری از مصاحبه خود با مجله فیلم گفت: «اصلا می‌دانید مساله چیست؟ من درخت را در فیلمهایم رنگ می‌زنم. هر جا در فیلمی‌از من درخت دیدید بدانید که من آن را رنگ زده‌ام. مرتب هم این کار را کرده‌ام و می‌کنم و ندیدم کسی ایراد بگیرد. قسمت‌های کمیته مجازات یعنی قسمت‌های قاجار این مجموعه را تکرار نشدنی می‌دانم چرا که ما نقاش تصویرگر در آن دوره نداریم اگر شما می‌خواهید فیلمی‌ درباره ناپلئون بسازید با تصاویرش، تصاویر مربوط به عصر و دوره فضای زندگی و همه چیز آن عصر آشنایی دارید به راحتی می‌توانید صدها بلکه هزارها تابلوی نقاشی از آن دوره پیدا کنید که سازنده و هم مخاطب آنها را دیده‌اند اما ما متاسفانه چنین نقاشانی نداشتیم زمانی که داشتم صحنه‌های قاجاری را می‌ساختم احساس می‌کردم که دارم در همان زمان و لابه‌لای همان مردم راه می‌روم اما اگر می‌خواستم زبان آن دوره را به کار ببرم مطلقا قابل ارتباط نبود.» (گفت وگو با امید روحانی در شماره ۶۰ مجله فیلم)

در لاله‌زار هیچوقت ریل نبود

علی حاتمی همچنین گفت: «اما همه کسانی که می‌گویند و می‌نویسند که در سال ۱۳۱۸ در لاله زار ریل واگن اسبی نبوده اشتباه می‌کنند. در لاله زار ریل نبوده. اصلا نبوده نه در سال ۱۳۱۸و نه در سال ۱۳۱۹ و نه در هیچ سال قبل و بعدش من عکسی از لاله زار نشان می‌دهم که ببینید لاله زار اصلا آسفالت بوده، بعد کسی پیشنهاد می‌کند که در لاله زار باید لاله کاشت، پس آسفالت‌ها را می‌کنند و لاله می‌کارند. فردایش شخصی به روزنامه نامه‌ای می‌نویسد که اگر جایی آتش گرفت ماشین آتش نشانی چطور باید خود را به محل آتش سوزی برساند. همین می‌شود که دوباره لاله‌ها را می‌کنند و خیابان را دوباره آسفالت می‌کنند. مسائل و ایرادهای تاریخی معمولا از همین‌هاست و اتفاقا افرادی این بحثها را می‌کنند که آدم‌های کم دانش هستند. نکته اینجاست که مطلقا درباره این دوره‌ها تاریخ مدونی وجود ندارد. پس از رفتن رضا شاه محکه‌هایی درست شد و محاکماتی و سروصداهایی و افشای مسائلی از گذشته از نشریات و همین. بعد هم که اصلا مسائل جور دیگری می‌شود. ما از هر کس که می‌شد و می‌توانستیم درباره جنگ جهانی سوال کردیم.» (گفت وگو با امید روحانی در مجله فیلم )

«هزاردستان» در موشکباران

به گفته حسن حسن‌دوست تدوینگر این سریال، الگوی این سریال الگوی «هزار و یک شب»ی بود که داستان در داستان جلو می‌رود. قرار بود این سریال بیش از ۵۰ قسمت باشد، اما ۱۵ قسمت شد و همه اینها به دلیل شرایط خاص ممیزی بود. ضمن اینکه بخشی از مراحل تولید آن با موشک‌باران تهران همزمان شد و ناچار بودیم خیلی فشرده کار کنیم تا به سرعت روی آنتن برود. با همه اینها این سریال بسیار مورد توجه قرار گرفت.

احمد طالبی‌نژاد: «هزاردستان« روایت علی حاتمی از یک دوران سپری شده است

احمد طالبی نژاد منتقد سینما در سال ۸۹ در یادداشتی که درروزنامه شرق منتشر کرده به تجلیل از سریال هزار دستان پرداخته بود.

طالبی‌نژاد در یادداشت خود نوشته بود: «وقتی نخستین قسمت سریال هزاردستان در اواخر دهه ۱۳۶۰ پخش شد، در طول نمایش آن که توام با اشتیاق و افسوس‌های فراوان بود، یکی از نکاتی که توجه نگارنده را به خود جلب کرد، این بود که زنده‌یاد علی حاتمی، چگونه توانسته است در کوران حوادث سیاسی اوایل انقلاب و در اوج جنگ مسوولان آن روز تلویزیون را متقاعد کند که بابت تولید این سریال عظیم تاریخی، سرمایه‌گذاری کنند؟ به یاد داشته باشیم که آن روزها کلیه برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیون به دلیل حال و هوای جامعه جهت تبلیغاتی و سیاسی داشتند. هرچند هزاردستان هم سیاسی است اما نه از آن نوع سیاستی که خوشایند مدیران تازه به دوران رسیده تلویزیون باشد. خیلی دلم می‌خواست بدانم علی حاتمی در جلساتی که احتمالاً با محمد هاشمی داشته بیخ گوش او چه گفته که زیر بار تولید این اثر رفته است. هرچند طی دوران نسبتاً طولانی تولید این سریال که از سال ۱۳۵۷ آغاز شد و در ۱۳۶۶ پایان یافت، شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه آنقدر تغییر کرد که عملاً بخش‌های مهمی از سریال یعنی آنچه به زندگی عروس خان مظفر با بازی خانم زهرا حاتمی مربوط می‌شد، حذف و البته چیزهایی هم اضافه شد.»

امضایی که هیچ کس نتوانست جعل کند

احمد طالبی‌نژاد در ادامه نوشته بود: «با این وجود لاشه به جا مانده از این اثر هم امضای علی حاتمی را با خود دارد؛ امضایی که هیچ کس نتوانست به‌رغم کوشش‌هایی که طی این سال‌ها به کار رفته آن را جعل کند. نوع دیالوگ‌نویسی استثنایی حاتمی، میزانسن‌ها، طراحی صحنه و از همه مهم‌تر ساختن شهرک سینمایی که حالا به نام خودش شناخته می‌شود، کاملاً استثنایی است. به راستی چه اراده‌ای داشت حاتمی که فکر کرد می‌توان در حاشیه اتوبان کرج، بخش‌هایی از تهران قدیم را در ابعاد واقعی بازسازی کرد؟ در فیلم مستندی که جریان ساخت و ساز این شهرک را بازمی‌نمایاند، تلاشی فرساینده همراه با اراده مردی که یگانه روزگار بود به خوبی مشهود است. و به یاد داشته باشیم که این همه در شرایطی انجام شده که جامعه کاملاً درگیر جنگ و مصائب آن بود. علی حاتمی تنها به این دلیل که دیالوگ‌های زیبا می‌نوشت و میزانسن‌های جذابی را اجرا می‌کرد، کارگردان بزرگی نبود، بزرگی او در تعهد، اعتماد به نفس و اراده‌ای بود که در آثارش متجلی است. هزاردستان چنان که گفته شد از آسیب‌‌‌های دوران در امان نمانده و بخش‌های حذف‌شده و افزونه‌های سفارشی کم ندارد. اما هرچه هست روایت ویژه علی حاتمی از یک دوران‌ سپری‌شده است؛ دورانی که باندهای مخوف پشت پرده، بازیگران اصل اتفاق‌های سیاسی و اجتماعی بودند.»

اثری که تاریخ مصرف ندارد

او در ادمه نوشته بود: «فکر می‌کنم تماشای دوباره این مجموعه که البته من از آن محرومم چون تلویزیون تماشا نمی‌کنم، تماشاگران امروزی را به یاد چیزهایی درباره این روزگار هم بیندازد و این از ویژگی‌های یک اثر سینمایی خوب است که تاریخ مصرف ندارد. این گرند هتل که مرکز ثقل اغلب حوادث پنهان آن دوران بوده، بعدها هم تاسی پیدا کرد. این را البته برخی سیاستمداران بهتر از ما می‌دانند.به هر حال نمی‌دانم پخش مجدد این سریال پس از حدود ۲۰ سال با چه قصد و انگیزه‌ای صورت گرفته ولی دست‌کم این خاصیت را دارد که تماشاگر حتی باقیمانده یک سریال باشکوه را با برخی سریال‌های مثلاً تاریخی مقایسه کند.»

علی حاتمی به روایت فریدون جیرانی

فریدون جیرانی کارگردان مطرح سینما گفته بود: «علی حاتمی هنرمندی تکرار‌نشدنی بوده و همواره بخشی از فیلمسازان از جمله او متعلق به تاریخ هستند و درتاریخ زنده خواهند ماند.»

این کارگردان در مراسم بزرگداشتی که چند سال قبل برای علی حاتمی برگزار شده بود، سخن گفت و مطرح کرده بود: «حاتمی از اولین اثر خود یعنی «حسن کچل» تا پایان کار خود شهری آرمانی را طلب می‌کرد. او همواره در فیلم‌هایش از گذشته‌ای یاد می‌کرد که شاید اگر درتاریخ به آن مراجعه می‌کردیم، دوران بسیار بدی بود. اما منظور حاتمی از آن شهر، یک شهر آرمانی بوده است، شهری که همه انسان‌های آن همدیگر را دوست دارند.»

فریدون جیرانی یادآور شده بود:«حاتمی در زمینه‌ی مطالعه تاریخ، فردی علاقه‌مند بود و پیش از آنکه از دنیا برود، نیز درباره‌ی تاریخ و مسائل تاریخی فیلم‌هایش صحبت‌های خیلی خوبی کرده بود و من فکر نمی‌کنم هیچ‌کس توانسته باشد شخصیتی مانند میرزای شیرازی را مانند او به‌خوبی به تصویر بکشد. البته این نقش نیز درزمان خود با انتقاداتی مواجه شد اما بعدها جنبه‌هایی از شخصیت شیرازی شناخته شد که تایید‌کننده شخصیت میرزا در فیلم حاتمی بود. می‌توانیم بگوییم که جز فیلم‌های حاتمی میراث تصویری دیگری نداریم و تاریخ تصویری، جز در آثار او در فیلم‌های فرد دیگری نیست و اگر هم نمونه‌ای دراین زمینه ارائه شده، نمونه درخشانی نیست.»

علی حاتمی تکرار شدنی نیست

کارگردان «قرمز» تاکید کرده بود: «فکر نمی‌کنم دراین دوره بتوانم حاتمی دیگری پیدا کنیم ودر کل معتقدم حاتمی تکرار‌شدنی نیست. او متعلق به زمانه خود بود و برگ آخر دفتر آن زمان بود و فکر نمی‌کنم باردیگری تکرار شود. اما ما باید در هر شرایط و هر دوره‌ای به‌دنبال فیلمسازان آن دوره بگردیم. حاتمی تکرار‌شدنی نیست، همان‌طور که تقوایی و کیمیایی هم دیگر تکرار نمی‌شوند. هرشرایطی آدم‌ها و فیلمسازان خاص خود را دارد و اکنون هم شما می‌توانید فیلمسازان نسل خود را پیدا کنید. ۱۰سال دیگر هم شاید بتوانند مانند این فیلمسازان را داشته باشید، اما بخشی از فیلمسازان متعلق به تاریخ هستند و تاریخ از آنها یاد خواهد کرد و آنها درتاریخ زنده خواهند ماند.»

به دلیل نبود بودجه علی شهر را تعطیل کرد

احمد بخشی دستیار علی حاتمی در گفت‌و گویی گفته بود: «صحنه سرشماری در فیلمنامه اولیه «هزاردستان» وجود نداشت. بعد از اتمام ساخت شهرک زمین و در ودیوار شهرک را گازوئیل پاشیدند تا چرک شده و از آن حالت نو بودن خارج شود. حالا دیگر فقط مانده بود کلید زدن سریال. اما مشکلی که وجود داشت این بود که ما برای پر کردن ویترین مغازه‌های بازسازی شده خیابان لاله‌زار بودجه نداشتیم و به نوعی معطل قسط بعدی تلویزیون بودیم. حاتمی وضعیت را که دید با موافقت تلویزیون تاریخ کلید زدن «هزار دستان» را یک هفته عقب انداخت و به بچه‌های گروه دکور گفت ویترین تمام مغازه‌های لاله زار را با چوب پوشانده و به پنجره‌ها رودری بزنید؛ شهر تعطیل است. هیچ کس نمی‌دانست در ذهن علی چه می‌گذرد. خلاصه که طی سه چهار روز سکانس سرشماری را که در آن کل شهر تعطیل است و هیچ کس در خیابان‌ها نیست نوشت و ما هم فیلمبرداری کردیم.»

گریه کردن با موسیقی هزار دستان

حسن دوست همچنین خاطره‌ای از ساخت موسیقی این سریال توسط مرتضی حنانه بیان کرد و گفت: «اولین بار که موسیقی روی تیتراژ سریال نشست، همه ما گریه کردیم و آقای حاتمی خیالش راحت شد که این سریال ماندگار می‌شود.»

محمود بصیری ودر آوردن صدای شیهه اسب در «هزار دستان»

بصیری خاطره‌ طنز آمیزی از مجموعه« هزار دستان» بیان کرده گفته بود: «در یکی از سکانس‌ها قرار بود اسبی شیهه بکش

منبع: جهان نيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۸۹۷۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دهم اردیبهشت، سالروز آغاز عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما آبادان، آزادسازی خرمشهر در ۳ خرداد سال ۱۳۶۱ش از رخداد‌های مهمِ جنگ ایران و عراق است. این شهر پس از ۵۷۸ روز اشغال توسط ارتش حزب بعث عراق به‌دست نیرو‌ها و رزمندگان ایرانی آزاد شد. 
خرمشهر، اولین شهری بود که مورد تهاجم عراقی‌ها قرار گرفت. این شهر، علی‌رغم ۳۴ روز مقاومت و تلاش رزمندگان و مردم، سرانجام در ۴ آبان سال ۱۳۵۹ش، به اشغال ارتش بعثی عراق درآمد.
در فاصله ماه‌های مهر تا دی ۱۳۵۹ش، پس از سقوط خرمشهر، نزدیک به سه ماه عملیات‌هایی برای آزادسازی شهر از طرف ارتش، سپاه پاسداران و نیرو‌های مردمی انجام شد، اما نتیجه مؤفقیت‌آمیزی حاصل نشد.
 پس از ماه‌ها تصرف و اشغال شهر، در نهایت در طی عملیات گسترده‌ای با نام عملیات «بیت المقدس» که ۲۵ روز به طول انجامید و در چهار مرحله اجرا شد، شهر به محاصره کامل نیرو‌های ایرانی درآمد و پس از انهدام قوای عراقی و اسارت شماری از نیرو‌های آن، در ۳ خرداد سال۱۳۶۱ش خرمشهر به‌طور کامل آزاد شد و پرچم جمهوری اسلامی ایران بر فراز مسجد جامع این شهر به اهتزاز درآمد.
به همین مناسبت تنی چند از فرماندهان عملیات بیت المقدس برای دانشجویان افسری این عملیات را تشریح کردند.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • دیدار جمعی از معلمان با رهبر معظم انقلاب در روز چهارشنبه
  • ۱۷ نقطه از گلستان میزبان برنامه‌های دویست و نود و یکمین سالروز تولد مختومقلی فراغی است
  • روز معلم و بهانه‌ای برای نوشتن روزگار معلمی 
  • ببینید | ۱۲ اردیبهشت سالروز درگذشت محمدرضا لطفی
  • به یاد آتیلا پسیانی و لحظه‌های ماندگارش در سینما | از هنرمندی در آثار بهرام بیضایی تا حاتمی‌کیا و بهروز افخمی |‌ ببینید
  • دهم اردیبهشت، سالروز آغاز عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس
  • گرامیداشت سالروز تولد سیمین دانشور برگزار شد
  • آگاهی افکار عمومی و حقایقی که جنگ غزه برای دنیا آشکار کرد
  • سالروز پیروزی بر رژیم کمونیستی
  • میزبانی استان کرمان از ۴ شهید گمنام در سالروز شهادت امام ششم